شعبان شد وپيك عشق از راه آمد عطر نفس بقيه الله آمد
شكوفه نرگس بر دامان عطرآگين نرجس شكفت, و آشيان دل هايمان را به شبنم نگاهش بر افروخت. و گلبرگ خشكيده جانهايمان را به نسيم كلامش به بهار كشيد. اكنون با دل هايي آكنده از شور و شعف ميلاد آن خورشيد پنهان را گرامي ميداريم , و شاخه هاي نرگس محبت خود را به پاي آن امام رئوف مي فشانيم و طلوع آن خورشيد را از پس ابر غيبت از خداوند طلب و زمزمه مي كنيم: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَليكَ الفَرَج